چکیده
وقف تاریخچه‌ای کهن و سابقه‌ای دیرینه دارد و در اسلام نیز به عنوان یک سنت حسنه مورد سفارش و تأکید قرار گرفته است، اما هنوز ابعاد و زوایای آن مورد عنایت صاحب نظران و به ویژه اقتصاددانان قرار نگرفته است.

گسترش روز افزون مسائل اقتصادی و پیچیدگی‌های آن؛ نقش بخش اوقاف و دارایی‌های وقفی در توسعه اقتصادی، و لزوم برآورده شدن مقاصد شارع مقدس و واقف، ضرورت بازنگری در وقف را متناسب با شرایط زمان و مکان نشان می‌دهد. نهاد وقف در غرب به عنوان یک «نهاد مالی»توانمند در تجهیز سرمایه جهت حل مشکلات اجتماعی، جایگاه مطلوبی دارد؛

در حالی که علی‌رغم پشتوانه فرهنگی عمیق و محرک‌های قدرتمند دینی، جامعه ما هنوز نتوانسته از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بالای این سیره نیکو به طور مطلوب بهره‌مند گردد. استفاده از روش‌ها و منابع نوین تأمین مالی در توسعه موقوفات یکی از راه‌های متناسب با تحول اوضاع و شرایط زمان و مکان جهت استفاده از ظرفیت‌های بالای وقف است.

در این مقاله پس از بررسی روش‌ها و منابع سنتی و نوین تأمین مالی در توسعه موقوفات، به ضرورت استفاده از صکوک به عنوان یک روش نوین تأمین مالی اشاره می‌شود سپس در ادامه الگوی صکوک انتفاع به عنوان یکی از روش‌های نوین تأمین مالی در توسعه موقوفات ارائه خواهد شد.

واژگان کلیدی: وقف، موقوفه، تأمین مالی سنتی، تأمین مالی نوین، صکوک انتفاع
 

مقدمه

اسلام دینی جامع است که پرستش خداوند را تنها منحصر به رفتارهای عبادی نمی‌داند بلکه بسیاری از جنبه‌های زندگی انسانی را نیز از این مقوله می‌داند(هشام دفتردار، 2007). ریشه‌کنی فقر، عدالت اجتماعی- اقتصادی و توزیع مساوی درآمد از اهداف اولیه اسلام است و باید از ویژگی‌های نظام اقتصادی اسلامی نیز باشد (چپرا، 1985).

نظام مالی اسلامی نیز به عنوان زیرمجموعه نظام اقتصادی اسلام باید در راستای این اهداف اسلام حرکت نماید. فلسفه نظام مالی اسلامی در عدل و احسان نهفته است. (صدیقی، 2004 و خان، 1997).

اسلام عدالت را برای انسان‌ها ترویج می‌دهد. در این راستا در صورتی‌که با تأمین مالی نیازمندان، درآمد و ثروت آن‌ها افزایش یابد، بخش مالی اسلامی نقش اجتماعی خود را به بهترین شکل نشان خواهد داد (خان، 1997).

در اسلام ساختارها و نهادهای متعددی وجود دارد تا درآمد و ثروت را جهت برطرف نمودن نیازهای اولیه میان همه اقشار جامعه بازتوزیع نماید. این نهادها عبارتند از: زکات، وقف و قرض‌الحسنه (زرقاء، 1998).

اسلام ثروتمندان را از این‌که ثروت را تنها میان خود جابجا کنند بر حذر می‌دارد و می‌فرماید که آن‌ها باید ثروت را میان هم‌نوعان نیازمند خود توزیع کنند و به منظور توزیع ثروت از ثروتمندان به نیازمندان مفهوم صدقه را توصیه می‌کند. صدقه می‌تواند پول و حتی چیزی غیر از پول باشد؛هم چنین می‌تواند الزامی یا اختیاری باشد. وقف صدقه‌ای اختیاری است.

برخلاف حوزه‌های سرمایه‌گذاری پرخطر، بخش اوقاف به رشد خود ادامه می‌دهد. این بخش مانند یک بخش اقتصادی زنده به سرعت در حال رشد است. سازمان‌های اوقاف نهادهای غیرانتفاعی اسلامی هستند که به وکالت از سوی مردم طبقه عظیمی از فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را اداره می‌کنند.

به طور همزمان آن‌ها با تأثیر عمده‌ای که بر روی رفاه و سبک زندگی جامعه دارند نیروی مهمی در اقتصاد ملی، محسوب می‌شوند. رشد سازمان‌های بزرگ‌تر بازتابی از بهره‌وری است که از طریق استفاده از فرآیند‌ها و نظام‌های پیشرفته‌تر ممکن شده است (هشام دفتردار، 2007).

نهاد وقف از مدت‌ها قبل شناخته شده بود و نقش حیاتی در تاریخ مسلمانان داشت. اما کارآیی نهاد وقف کنونی در سرتاسر جهان اسلام به خاطر ضعف مدیریت کاهش یافته است. بنابراین نهاد وقف نیاز به تقویت دارد تا نقش حیاتی خود را باز یابد. این نهاد می‌تواند به وسیله تغییر باز ساخته شود تا به یک وقف سودبخش(1) تبدیل شود.


وقف سودبخش نه تنها می‌تواند خود را تأمین مالی کند بلکه می‌تواند طرح‌های دیگر را نیز تأمین مالی کند (صادق، 2002).
وقف سودبخش نیاز به سرمایه‌گذاری دارد تا جایگاه خود را پیدا کند. چندین راه برای تأمین مالی طرح وقف وجود دارد که عبارتند از: تسهیم بازده (2) ، مشارکت (3)، صکوک اجاره و غیره. این مقاله در پی آنست تا ضمن بررسی روش‌های تامین مالی در وقف، الگوئی را که در بعضی از کشورها بصورت موفقیت آمیز مورد استفاده قرار گرفته است تبیین نماید.
 

تعریف وقف

کلمه‌ی وقف از نظر لغوی به معنای سکون است. اما معنای اصطلاحی وقف که همین معنای لغوی نیز در ضمن آن هست عبارتست از «تَحبیسُ العَین و تَسبیلُ المَنْفعه»به معنای اینکه عین موقوفه حبس و از منفعت آن استفاده شود.

در داد و ستد و بیع، اعیان حرکت می‌کنند ولی در مورد موقوفه حقیقت این است که نه می‏توانند فروخته شوند و نه می‏توانند به ارث برسند؛ لذا سکونی در معنای آن وجود دارد، در حالیکه که گردش و حرکت در منافع آن است که در اختیار دیگران قرار می‌گیرد. ماده 55 قانون مدنی در مقام تعریف حقوقی وقف می‏گوید: " وقف عبارتست از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود" (امینیان مدرس، 1381).

همچنین می‌توان گفت که وقف راهبردی برای کمک به نیازمندان جامعه است که از سوی بعضی افراد جامعه مورداستفاده قرار می‌گیرد.

کاهش فقر از طریق وقف در اصل سازوکاری است برای دستیابی به نیازهای اساسی تا شکاف میان ثروتمندان و نیازمندان در جامعه کاهش یابد. با این مفهوم، ویژگی‌های وقف مشابه زکات است. به عبارت دیگر وقف درآمد را از ثروتمندان به نیازمندان بازتوزیع می‌کند.

اما زکات به صورت نقدی است در صورتی‌که وقف بیش‌تر به صورت دارایی است. وقف به عنوان عمل خیرخواهانه داوطلبانه‌ای تعریف می‌شود که در ذیل عناوین عامی چون صدقه و انفاق تعریف می‌شود. (احمد، 2004).
 

ویژگی‌های اقتصادی وقف

برای تبیین بعد اقتصادی وقف می‌توان آن را به شکل دیگری بازتعریف نمود: انتقال وجوه نقد (یا دیگر منابع) از بخش مصرف، و سرمایه‌گذاری آن‌ها در دارائی‌های تولیدی که منفعت یا درآمد جهت مصرف آینده برای افراد یا گروه‌ها در پی خواهد داشت.

با این تعریف، سرمایه یا دارایی وقف شده به صورت‌های (انواع) مختلف به منظور اهداف گوناگون مثل مذهبی، درمانی، فعالیت‌های تولیدی و دیگر موارد مورد استفاده قرار می‌گیرد. سرمایه یا دارایی وقف شده به دو صورت می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:

اول برای ارائه خدمات جهت استفاده گروهی از افراد (مثلاً ساخت بیمارستان، مسجد و غیره) و دوم به عنوان سرمایه تولیدی (مثل یک طرح تولیدی) برای تولید کالاهایی که در بازار به فروش می‌رسد.

با این مبانی اساس ویژگی‌ها و منافع اقتصادی یک نهاد وقف نمایان می‌شوند. از یک سو توسعه وقف به معنای افزایش ذخایر و کاهش مصرف است (پدیده‌ای که در جوامع اسلامی توسعه نیافته تا حد زیادی مورد تأکید است).

به عبارت دیگر می‌توان این ذخایر را به سرمایه‌‌ای تبدیل کرد که هم می‌‌تواند خدمات اجتماعی و هم کالا تولید کند. هم چنین توسعه وقف که همراه با ترویج فرهنگ نوع‌دوستی و امت واحده است با تقویت پایه‌های جامعه و احساس جمعی به رشد سرمایه اجتماعی و تأثیر گسترده بر تولید کل اقتصاد می‌شود (پیراسته و عبدالملکی، 2007).

تمام موارد بالا نشان می‌دهد که روش‌ها و منابع موجود تأمین مالی جهت توسعه موقوفات از کارایی لازم برخوردار نبوده و استفاده از منابع و روش‌های نوین تأمین مالی جهت توسعه هرچه بیش‌تر موقوفات و بهره‌مندی از آثار و نتایج آن، یک نیاز مبرم جهت کاهش فاصله طبقاتی موجود در جوامع اسلامی و رفع نیاز‌های اولیه نیازمندان موجود در این جوامع است.
 

ضرورت بهره بردن از تأمین مالی در وقف

با توجه به اهمیت وقف و نقش آن در توسعه اجتماعی و اقتصادی، در سالیان اخیر تلاش‌های جدیدی برای توسعه این نهاد صورت گرفته است. بدین منظور راهبرد تامین مالی پیشنهاد شده است. بر مبنای پیشرفت‌های نظری در اقتصاد مالی (به طور عام) و مالی اسلامی (به طور خاص)، روش‌ها و ابزارهای متنوع و نوینی برای تأمین مالی در وقف معرفی شده است (قحف، 1998).
 

روش‌های تامین مالی در وقف

به طور کلی برای تأمین مالی موقوفات دو روش سنتی و نوین وجود دارد. روش سنتی به طور کلی به پنج نوع تقسیم می‌شود که در ادامه چهار نوع آن به طور خلاصه شرح داده می‌شود (پیراسته و عبدالملکی، 2007):

1-تصاحب موقوفه جدید. این روش با ایجاد موقوفات جدید و افزودن آن‌ها به موقوفات موجود تأمین مالی می‌شود. این روش در زمان پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و بنی امیه و بنی عباس کاربرد داشته است. مثال‌های کلی برای این نوع از تأمین مالی در تاریخ اسلام عبارت است از: مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها و دانشگاه‌‌ها.

2-استقراض. در این روش، پول قرض گرفته می‌شود تا نیازمندی‌های عملیاتی وقف تأمین مالی شود. با تخصیص یکجای پول، خیرین جدید صرف توسعه موقوفات قدیمی می‌شود. در این روش، ناظر موقوفه قرض می‌کند تا هزینه‌‌های جاری موقوفات، نوسازی یا اتمام ساخت را پوشش دهد. این روش از دیدگاه اسلام نیز مشروع می‌باشد.

3-جایگزینی موقوفات. روش جایگزینی امکان فراهم نمودن نقدینگی‌ای را فراهم می‌کند که برای فعالیت‌های عملیاتی موقوفات لازم است. این روش خدمات ارائه شده توسط اوقاف را در موارد خاصی نیز افزایش می‌دهد، مخصوصاً زمانی که کاربرد جدید موقوفات به خاطر تغییرات فنی و یا جمعیتی وجود داشته باشد.

4-حکر (4) (اجاره بلند مدت به طوری که پیش پرداخت زیادی یکجا پرداخت شود). اصطلاح حکر به معنی انحصار یا محدود کردن است. این روش که توسط فقها ارائه شده است، روشی برای جلوگیری از فروش موقوفه است.

ازدیدگاه مدیریت وقف، حکر به طور مجازی ارزش موقوفه‌ای را که در حکر به صورت یکجا واگذار شده است (که باید برای اهداف وقف استفاده شود)، با فروش حقوق انحصاری مربوط به موقوفه بدست می‌آورد. این کار فروش خود موقوفه نیست، مدیریت موقوفه نیاز دارد تا قیمت فروش را که در مورد یک دارایی مشابه بدست آورده است به عنوان جایگزین تعیین کند.

روش‌های نوین تأمین مالی برای سرمایه‌گذاری در موقوفات می‌تواند به چهار گروه تقسیم شود (پیراسته و عبدالملکی، 2007):

1-مرابحه. در این روش تأمین مالی وقف، مدیریت موقوفات از طریق قرارداد مرابحه اقدامات لازم را برای استقراض از یک بانک اسلامی انجام می‌دهد تا آن مواد و تجهیزات را که برای توسعه یا تعمیر موقوفات لازم است، خریداری می‌کند و همزمان به محض رسیدن تاریخ سررسید قرض، اصل و سود تامین مالی (5) را از محل درآمد موقوفات به بانک برمی‌گرداند.

2-استصناع. روش استصناع به مدیریت موقوفات اجازه می‌دهد بنا به مورد، توسعه مورد نیاز در موقوفات را (به عنوان مثال از طریق ساخت) ازطریق یک قرارداد استصناع - با امضاء توافق‌نامه با یک نهاد تأمین مالی- انجام دهد.

سپس نهاد تأمین مالی یا همان بانک از طریق یک پیمان‌کار وارد قرارداد دیگری می‌شود تا همان را فراهم کند. مدیر وقف باید این قرض را که به خاطر قرارداد استصناع از سودهای موقوفات توسعه‌یافته ایجاد شده است، پرداخت کند.

3-اجاره. در این روش تأمین مالی، ناظر موقوفه جوازی صادر می‌کند که سال‌های زیادی فقط برای تأمین مالی کننده معتبر است. این جواز به تأمین مالی کننده اجازه می‌دهد تا بر روی موقوفه (زمین) ساختمان بسازد.

سپس ناظر ساختمان را برای همان مدت اجاره می‌دهد و به تأمین مالی کننده اصل سرمایه‌گذاری‌اش و بازدهی را (درصورت تمایل تأمین مالی‌کننده) برمی‌گرداند. در این مورد، اجاره با مستأجر که مالک ساختمان شده است، به پایان می‌رسد.

4-مضاربه. در این روش تأمین مالی، ناظر به عنوان پیمانکار(6) وجوه نقدی را از تأمین مالی‌کننده دریافت می‌کند تا ساختمانی را بر روی موقوفه (زمین) بنا کند. هر سودی که بدست آید میان مدیریت موقوفه و تأمین مالی‌کننده تقسیم می‌شود.

5-مالکیت اشتراکی.(7) قرارداد مربوطه در فقه شراکت (8) ملک نامیده شده است. در این روش، ناظر به تأمین مالی‌کننده اجازه می‌دهد تا ساختمانی را بر روی زمین وقفی بسازد. اما هر یک از بخش‌ها به طور مستقل و مجزا مالک دارایی خودش می‌شود و روی تقسیم خروجی میان خودشان توافق می‌کنند.

6-خروجی اشتراکی. در روش خروجی اشتراکی مربوط به تأمین مالی، نهاد وقف زمین و دارایی‌های ثابت دیگر را (برای دارایی نهاد وقف) فراهم می‌کند و تأمین مالی‌کننده هزینه‌ها و مدیریت کار را به عهده می‌گیرد.

تأمین مالی‌کننده هم چنین می‌تواند بخشی از ماشین آلات یا کل آنرا فراهم کند به شرطی که زمین توسط بخش غیرمدیریتی تهیه شود.این روش بر اساس مزارعه است و سود ناخالص طبق توافق میان دو طرف تقسیم می‌شود.

7-حکر و اجاره بلندمدت. در روش تأمین مالی بلند مدت، تأمین مالی‌کننده موقوفه را برای یک دوره زمانی بلندمدت اجاره می‌دهد. تأمین مالی‌کننده هزینه‌های ساخت و مدیریت موقوفه را به عهده می‌گیرد .

و اجاره دوره‌ای به ناظر موقوفه می‌پردازد. در روش فرعی حکر، یک بند به قرارداد اضافه می‌شود که بر طبق آن نهاد تأمین مالی علاوه بر اجاره دوره‌ای، پرداخت نقدی یکجا نیز انجام می‌دهد (قحف، 1998).

تاکنون روش‌ها و منابع دیگری نیز برای تأمین مالی موقوفات ارائه شده است. این روش‌ها در اصل بر اساس مفهوم «تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها«(9) مطرح می‌شوند که در بخش بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
8-توسعه موقوفات با استفاده از تبدیل به اوراق بهادار کردن موقوفات. این روش توسعه موقوفات، مبتنی بر برقراری ارتباط میان مفاهیم موقوفه و «تبدیل به اوراق بهادار کردن»می‌باشد.

در ادامه یکی از روش‌های تبدیل موقوفه به اوراق بهادار مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. این روشِ مبتنی بر صکوک به عنوان یک مجموعه از ابزارهای نوین مالی اسلامی بر اساس مفهوم «تبدیل به اوراق بهادار کردن»

طراحی شده و جهت توسعه موقوفات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع، صکوک می‌تواند به دو صورت وارد موقوفات شود (پیراسته و عبدالملکی، 2007):

-موقوفات با استفاده از صکوک به اوراق بهادار تبدیل شود. این امر موجب توسعه و بهبود در مدیریت موقوفات می‌شود.

-با استفاده از یک ابتکار، می‌توان نوعی از صکوک را که مربوط به دارایی‌های غیروقفی است برای حمایت ار موقوفات به کار برد.
 

ویژگی‌ها صکوک و انواع آن

اوراق قرضه متعارف اوراقی است که نشان‌دهنده‌ی بدهکاری طرف منتشر کننده است. به عبارت دیگر این اوراق، سندی است که نشان می‌دهد یک طرف تعهد کرده تا قرض را در سررسید آن پرداخت کند.

اما اوراق قرضه اسلامی (صکوک) اوراقی است که نشان‌دهنده‌ی بدهکاری، مالکیت و سرمایه‌گذاری است. این اوراق توسط ناشرین بر اساس موازین شرعی منتشر می‌شود (باباقادری و فیروزی و دیگران، 1386).

واژه عربی صکوک در کاربرد نخستین آن به معنای "ضرب کردن یا کوبیدن" آمده است. کلمه صک در واقع معرب کلمه " چک" در فارسی است. در حال حاضر در ادبیات مالی اسلامی واژه صکوک بعنوان «اوراق قرضه اسلامی»تعریف می شود.

در استاندارد شماره 17 سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی) (10) صکوک اینگونه تعریف شده است: "

گواهی هایی با ارزش اسمی یکسان که پس از اتمام عملیات پذیره نویسی، بیانگر پرداخت مبلغ اسمی مندرج در آن توسط خریدار به ناشر است و دارنده آن مالک یک یا مجموعه ای از دارایی ها، منافع حاصل از دارایی‌ها و یا ذینفع یک پروژه یا یک فعالیت سرمایه گذاری خاص می‌شود. "(فلاح شمس و رشنو، 1387).

برای اوراق قرضه اسلامی صکوک می‌توان ویژگی‌های زیر را بر شمرد (نورالدین نادیمون، 2007؛ محمد بکیک، 2007):

1-در توسعه اقتصاد اسلامی، صکوک یک روش تأمین مالی است که آزمون شده‌ی مطابق با شرع است.
2-برای توسعه وقف بر مبنای اصول اسلامی قابل استفاده و بسیار مناسب است.

3-به منظور انتقال پس‌اندازهای سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری منطبق با شرع مورد استفاده قرار می‌گیرد.
4-جهت توسعه و ترویج ابزارهای اسلامی به منظور فراهم نمودن اشکال دیگر فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاراران و منتشرکنندگان ابزارهای اسلامی طراحی شده است.

5-به ایجاد بازار اوراق قرضه اسلامی کارا با نقدینگی بالا کمک می‌کند.
 

انواع صکوک

صکوک انواع زیادی دارد که از آن جمله عبارتند از: صکوک اجاره محض (11) ijarah sukuk، صکوک ترکیبی (12)، صکوک قابل بازخرید با نرخ متغیر(13) ، صکوک بدون کوپن غیرقابل معامله (14) و صکوک ادغامی.(15) هر یک از این صکوک‌ها را به اختصار توضیح داده می‌شود (زهتابیان و سعیدی، 1387):

1-صکوک اجاره محض: این نوع از صکوک به پشتوانه دارایی مجرد است. در این مورد دارایی می‌تواند به شکل زمین یا تجهیزات اجاره‌ای باشد. بازده حاصل از این صکوک می‌تواند ثابت یا متغیر باشد.

2-صکوک تجمیعی- ترکیبی: این صکوک می‌تواند ترکیبی از استصناع، مرابحه قابل وصول و هم چنین اجاره باشد. بازده این اوراق تنها می‌تواند نرخ ثابت از پیش تعیین‌شده‌ای باشد.

3-صکوک قابل بازخرید با نرخ متغیر: این نوع از صکوک می‌تواند برای برخی از شرکت‌ها به عنوان «اوراق مالی مدت‌دار مشارکت»(16) مورد استفاده قرار گیرد. از آنجایی‌که این نوع از صکوک مفهوم مشارکت را به کار می‌برد، از دیدگاه فقها دارای رجحان است.

هم چنین نرخ بازده شناور این اوراق به امر ارزیابی با مراجع بازاری مثل لایبور بستگی ندارد بلکه در عوض، وابسته به واقعیت‌‌های ترازنامه بنگاه است. این اوراق به دلیل ارشدیت حقوق صاحبان سهام منتشرکننده، ماهیت بازخریدی و نرخ نسبتاً باثبات آنها در مقایسه با پرداخت‌های سود سهام می‌توانند جانشینی برای صکوک باشند

4-صکوک بدون کوپن غیرقابل معامله: نوع خاصی از صکوک است
که به موجب آن دارایی‌هایی تا آن زمان وجود ندارد. این نوع از صکوک می‌تواند به وسیله‌ی اضافه کردن چندین دارایی بیش‌تر به ترازنامه شرکت از طریق استصناع مورد استفاده قرار گیرد.

5-صکوک ضمنی: این نوع از صکوک می‌‌تواند بدون کوپن، اجاره محض یا ترکیبی، همراه با اختیار ضمنی برای تبدیل شدن به دیگر صورت‌های دارایی بسته به شرایط خاص باشد.

6-صکوک انتفاع:(17) از این نوع صکوک با نام اوراق قرضه اشتراک زمانی (18) نیز یاد می‌شود. و مالکیت مدت زمان مشخصی در مجموعه مسکونی معینی برای تعداد معینی از سال‌ها را نشان می‌دهد. صکوک انتفاع در اصل نوعی از صکوک اجاره است. سند مربوط به مالکیت منفعت مال دو نوع است؛ نوع اول آن سند دارایی‌های موجود است.

در این نوع صکوک فرض بر آن است که دارایی از قبل وجود دارد. سپس مالک صکوک انتفاعی‌ای را منتشر می‌کند که آن دارایی را به عنوان دارایی پایه استفاده کرده است. از آنجایی که این نوع از صکوک بر مبنای مفهوم اجاره است، مالک، این اوراق اجاره‌ای را به صورت نقد از تعهدکنندگان (19) این اوراق دریافت می‌کند.

اما نوع دوم، سند مالکیت منفعت در آینده به حسب نیاز در دسترس خواهد بود. این نوع از سند به منظور تأمین مالی بازسازی دارایی‌ها منتشر خواهد شد. بنابراین مالکان منفعت این دارایی‌های آتی، تعهدکنندگان خواهند بود. این نوع از صکوک در اوایل سال 2000 میلادی در مکه به کار برده شده است (احمد، 2004).

در ادامه مقاله الگوئی ارائه خواهد شد که با استفاده از این نوع صکوک کار می‌کند و برای تأمین مالی در وقف کاملاً مناسب است. این الگوی پیشنهادی، الگویی است کلی جهت تأمین مالی و سرمایه‌گذاری در موقوفات با استفاده ارائه الگوی ساخت، استفاده و انتقال (20)، و صکوک انتفاع. این الگو می‌تواند برای انواع دیگر صکوک نیز به کار گرفته شود.
 

عملیاتی کردن صکوک انتفاع در وقف سرمایه گذاری

برای آن‌که صکوک انتفاع نقش معناداری در حمایت از مدیریت وقف داشته باشد، وجود چندین پیش‌نیاز لازم است. مهم‌ترین این پیش‌فرض‌ها عبارتند از (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).:

1-قانون و مقررات مربوط به صکوک. اگرچه هدف صکوک که همان تأمین مالی است با هدف اوراق قرضه متعارف مشابه است، اما در واقع صکوک با اوراق قرضه متعارف بسیار متفاوت است. این تفاوت از آن‌جا ناشی می‌شود که در صکوک به دارایی نیاز است در صورتی‌که در اوراق قرضه این‌گونه نیست.

برای مثال در حال حاضر هنوز در اندونزی قوانین مربوط به صکوک تدوین نشده است. بنابراین دولت و مجلس باید با کمک هم روی این مسأله کار کنند. همچنین مفهوم صکوک باید به سرمایه‌گذاران، بخش بازرگانی و سایرین معرفی شود تا زمانی که مقررات مربوط به صکوک تصویب شد کاربران از قبل آگاهی داشته باشند.

2-قانون جامع وقف به طور قطع یکی از مهم‌ترین پیش‌فرض‌ها می‌باشد. این قانون باید حقوق و تعهدات طرفین را -که به طور معمول شامل وقف‌کننده، ناظر، ذینفعان و دیگران هستند- مشخص کند. همچنین باید ماهیت خود وقف را نیز توضیح دهد، به عبارت دیگر باید دولتی یا خصوصی بودن وقف، دائمی بودن یا موقتی بودن وقف و... را تعیین کند.

3-نهادی که وقف را مدیریت می‌کند. اکثر مطالعاتی که در گذشته در زمینه مدیریت وقف توسط دولت انجام شده است گویای آن است که مدیریت وقف باید به وسیله نهاد‌های غیردولتی انجام شود.

این امر به خاطر آن است که دولت‌ها در بسیاری از کشورهای اسلامی دارای مشکلاتی از قبیل فساد مالی، سوءمدیریت و غیره هستند (رشید، 2002). این شرایط موجب شده که وقف‌کنندگان تمایلی به وقف اموال خود نداشته باشند. زیرا آن‌ها می‌ترسند که اموالشان در جهت منافع عموم مورد استفاده قرار نگیرد.

4-حمایت دولت به ویژه از طریق سیاست غیرمستقیم آن برای توسعه وقف. یکی از این سیاست‌ها می‌تواند کاهش و حتی معافیت مالیاتی برای وقف‌کنندگان باشد.

5-نظام اطلاعاتی وقف باید (برای الگو) صحیح تعریف شود تا عملیاتی شود. الگو به شناسایی جزنی آن بخشی نیاز دارد که شامل ذینفعان می‌شود. این شناسایی جزئی برای اجرای طرح میان ذینفعان لازم است.

6-توسعه بازار مالی اسلامی. توسعه بازار مالی اسلامی سرمایه‌گذاران را تشویق خواهد کرد تا در صکوک انتفاع ثانوی سرمایه‌گذاری کنند، به طوری‌که در این بازار نقدینگی ابزار مالی افزایش می‌یابد.
 

عملیات طرح وقف انتفاع در سرمایه‌گذاری وقف

هنوز موقوفات زیادی وجود دارد که توسعه پیدا نکرده‌اند. این شرایط توان بالقوه وقف را برای بهبود رفاه جامعه کاهش داده است. به منظور بازسازی موقوفات، سازمان اوقاف نیاز به سرمایه دارد تا بتواند توسعه موقوفات را تأمین مالی کند. یکی از راه‌های تأمین سرمایه از طریق سرمایه‌گذاران انتشار صکوک انتفاع است.

در الگوی مورد نظر این مقاله که در شکل(1) آمده، امور موقوفات توسط سازمان اوقاف اداره می‌شود. سازمان اوقاف به مدیریت یا معاونت توسعه وقف نیاز دارد تا موقوفات توسعه نیافته خود (مانند ساختمان اداری، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، هتل و...) را شناسایی و طرح‌های ثانویه مناسب را برای این موقوفات جستجو کند (1.الف).

پس از یافتن طرح مناسب، مدیریت یا معاونت توسعه وقف، پیشنهادی برای توسعه این طرح به سازمان اوقاف ارائه می‌دهد. سپس سازمان اوقاف از مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات درخواست می‌کند تا در بازسازی موقوفه، مدیریت یا معاونت توسعه موقوفات را حمایت کند(5.ب).

مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات نیز با انتصاب شرکت واسطه پاسخ می‌دهد(1.پ). سپس مدیریت یا معاونت توسعه موقوفات و مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات توافق می‌کنند که چطور این طرح را تأمین مالی کنند.

سه الگو که برای تأمین مالی طرح ممکن است مورد استفاده قرارگیرند عبارتند از (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007):
1-طرح به طور کامل از طریق انتشار صکوک انتفاع تأمین مالی شود.

2-این مورد مشابه مورد اول است. اما اختیاری وجود دارد که سررسید صکوک را طولانی‌تر می‌کند.

3-در این روش جهت‌گیری عمده آن است که طرح از طریق انتشار صکوک انتفاع تأمین مالی شود؛ اما بخشی از طرح از محل صندوق داخلی تأمین مالی می‌شود. منابع موجود در صندوق داخلی سود طرح‌های دیگر وقف وجوه اهدایی به صندوق خزانه (21) است.

پس از تعیین الگوی تأمین مالی، مدیریت یا معاونت توسعه موقوفات عملیات ساخت را شروع می‌کند و قرارداد BOT را به شرکت توسعه دهنده منتقل می‌کند(2)، سپس به وسیله اجاره طرح به شرکت واسطه، (که پس از این شرکت واسطه طرح را عملیاتی خواهد کرد) کار دنبال می‌شود(3).

قرارداد BOT میان شرکت توسعه‌دهنده وقف و مدیریت یا معاونت توسعه، دارایی پایه طرح اجاره شده موقوفات است. شرکت توسعه‌دهنده بر اساس این قرارداد اقدامات لازم جهت توسعه موقوفه را انجام داده و سپس طرح تکمیل شده را به شرکت واسطه منتقل می‌کند.

بنابراین مدت زمان قرارداد وابسته به الگوی تأمین مالی به کار گرفته شده در تأمین مالی طرح است. دورهBOT طرحی که بر اساس الگوی اول است کوتاه‌تر از طرحی است که بر اساس الگوی دوم باشد.

بر اساس الگوی دوم، قرارداد طولانی می‌شود تا درآمد دوره‌ای که از مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات دریافت شده است، بازگردانده شود(خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).

در اینجا مثالی برای حالت‌های بالا ارائه می‌شود. قرارداد BOT میان مدیریت یا معاونت موقوفات و شرکت توسعه‌دهنده برای یک طرح ثانویه خاص 25 سال است.

این مدت دوره‌ا‌ی طبیعی برای این قرارداد است. اما براساس الگوی ثانویه، ممکن است مدیریت یا معاونت موقوفات قرارداد دوره‌ی طبیعی بالا، برای مثال 35-30، را تایید کند. در عوض، مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات پرداخت‌های دوره‌ای (ماهانه یا سالیانه) از عامل طرح - که طرح را از شرکت توسعه‌دهنده اجاره کرده است- دریافت می‌کند.

در حالت اول، مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات تا 25 سال بعد، یعنی پایان زمان‌ طرح، (دوره قرارداد BOT) هیچ درآمدی از طرح ثانویه دریافت نمی‌کند. با این وجود سازمان وقف طرح ثانویه را زودتر دریافت می‌کند تا به وسیله خود این طرح، ایجاد درآمد عملیاتی شود.

از سوی دیگر، الگوی دوم مدت زمانی را که لازم است تا مدیریت یا معاونت وقف طی کند تا با به دست آوردن حقوق خود، طرح ثانویه را اجرا کند، طولانی‌‌تر خواهد کرد (برای مثال 35- 30 سال، یعنی 10- 5 سال بیش‌تر).

به هرحال این حالت پرداخت‌های دوره‌ای از شرکت واسطه به مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات را پیشنهاد می‌دهد. این پرداخت‌ها برای مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات درآمد محسوب می‌شود.

این درآمد برای تأمین مالی هزینه‌های نگهداری و عملیاتی طرح اولیه استفاده می‌شود یا می‌تواند برای آماده کردن منابع انسانی مورد نیاز طرح ثانویه به کار رود (مانند پزشکان و معلمان). پس از انعقاد قرارداد اجاره با شرکت توسعه‌دهنده، شرکت واسطه برای تأمین مالی طرح، صکوک انتفاع منتشر می‌کند(4.الف).

سرمایه‌گذاران صکوک را پذیره‌نویسی می‌کنند که نشان‌دهنده مالکیت استفاده از دارایی برای یک دوره زمانی معین است. سرمایه‌گذار حق دارد در طول زمان خاصی از یک دوره معین، از دارایی تعیین شده برای صکوک استفاده کند.

با این وجود ممکن است سرمایه‌گذار صکوک را به بخش دیگری که می‌خواهد از آن دارایی به کار گیرد، اجاره مجدد دهد. شرکت واسطه وجوه را از الگوی سرمایه‌گذاری دیگر (مثل سرمایه‌گذاری مشارکتی یا سرمایه‌گذاری مضاربه‌ای) تأمین مالی شود(5.ب). شرکت واسطه وجوه سرمایه‌گذاری شده را جمع‌آوری می‌کند و سپس توسعه طرح ثانویه را تأمین مالی می‌کند(6).

شرکت توسعه‌دهنده فعالیت خود را آغاز می‌کند و پس از اتمام طرح، توسعه‌دهنده طرح را به شرکت واسطه تحویل می‌دهد(8.ب و 8،7.الف). اکنون مدیریت طرح ثانویه تکمیل شده در اختیار شرکت واسطه است.

شرکت واسطه این طرح را از زمانی که طرح تکمیل شده تا زمانی‌که قرارداد BOT به پایان برسد، عملیاتی می‌کند(9). طرح ثانویه به طور مستمر برای شرکت واسطه درآمد ایجاد می‌کند(10). سپس این درآمد میان شرکت واسطه، مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات و دارندگان صکوک مطابق شرایط زیر تقسیم می‌شود(خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007):

1-این درآمد به مرور در هر دوره مشخص به مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات پرداخت خواهد شد(برای مثال به صورت ماهانه یا سالیانه)(11.الف). شرکت واسطه به صورت دوره‌ای به مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات پرداخت انجام می‌دهد؛

زیرا شرکت واسطه این طرح را به طورکامل از طریق انتشار صکوک تأمین مالی کرده بود، که در آن الگوی دوم تأمین مالی انتخاب شده است. با این وجود طرفین می‌توانند دوره را از مدت طبیعی آن طولانی‌تر کنند. مدت زمان طبیعی در این مثال 25 سال است.


2-این درآمد میان شرکت واسطه و مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات مطابق سهم طرفین در طرح تقسیم خواهد شد(11.ب). مشارکت مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات در طرح از طریق خرید صکوک انتفاع یا هر قرارداد سرمایه‌گذاری مجاز دیگر نظیر سرمایه‌گذاری مشارکتی یا مضاربه‌ای انجام می‌شود(5.ب).

در این راستا، مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات از طریق خرید صکوک انتفاع در طرح سرمایه‌گذاری می‌کند. ولی مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات دارایی را استفاده نمی‌کند بنابراین این مؤسسه از شرکت واسطه درخواست می‌کند .

تا دارایی را به منظور درآمدزایی به طرف دیگری دوباره اجاره دهد. سپس این درآمد پس از آن که شرکت واسطه حق مدیریت خود را به خاطر مدیریت کردن روی دارایی مؤسسه از آن کسر نمود به مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات منتقل می‌کند.

3-شرکت واسطه به دارندگان صکوک که از دارایی استفاده نمی‌‌کنند و آن را به شرکت واسطه می‌سپارند تا این شرکت دارایی را از سوی آنان به طرف دیگری دوباره اجاره دهد، سود پرداخت می‌کند(11).

سود دریافتی توسط مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات به صندوق درآمدهای طرح واریز می‌شود(12). این صندوق وجوه منبع صندوق داخلی است که به وسیله مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات برای تأمین مالی طرح اولیه و سرمایه‌گذاری در طرح‌های ثانویه آتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این فرآیند تا پایان قرارداد BOT ادامه می‌یابد. شرکت واسطه در پایان قرارداد BOT، دارایی را به شرکت توسعه‌دهنده باز می‌گرداند(14). شرکت توسعه‌دهنده نیز دارایی را به مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات برمی‌گرداند(15). در ایجا سازمان وقف به طور کامل مالک طرح ثانویه می‌شود و آن به طور مستمر برای مدیریت یا معاونت تأمین مالی موقوفات درآمدزایی دارد (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).
 

نتیجه گیری

در حال حاضر توسعه سریع نهاد وقف، منجر به جریان ناگهانی سود در میان مسلمانان در موضوعات وقف نمی‌شود. این سود از اولین روزهای شروع اسلام وجود داشته است.

توسعه سریع نهاد وقف بیشتر پاسخی به تغییرات چشم‌انداز جغرافیایی- سیاسی و آگاهی در حال افزایش نقش وقف در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع مسلمانان است. مطالعه وضعیت بازار گویای آن است که در حال حاضر دولت‌ها در یافته‌اند که نقش وقف در زندگی بسیاری از خانواده‌ها و افراد حیاتی است.

وقف مشخصه و ویژگی ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه اسلامی شده است. وقف به عنوان یک نهاد اسلامی جهت مبارزه با فقر و افزایش رفاه نقش اساسی دارد و به طور معمول با اهداف بانک توسعه اسلامی و بانکداری اسلامی همسو می‌باشد.

با وجود این در طول سالیان زیادی، این بخش رها و بیش‌تر فراموش شد. متخصصین مالی سازمان‌ها را به بخش خصوصی و دولتی تقسیم می‌کنند. آن‌ها اغلب اوقاف را به عنوان سومین بخش مهم در نظر می‌گیرند. اما با وجود این به دلیل کارائی پائین (در نتیجه مدیریت ضعیف)

این بخش نتوانسته به طور کاملاً موفق عمل کند. یکی از راه‌های افزایش کارایی، توسعه وقف از طریق جذب منابع جدید مالی و بکارگیری آن‌ها در اموال موقوفه است. یکی از راه‌های این تامین مالی انتشار اوراق قرضه است.

این مقاله الگویی را توضیح داده است که سازمان اوقاف به وسیله آن (از طریق انتشار صکوک) سود دائمی از محل باز زنده ساختن موقوفات بدست می‌آورد.
 

پی نوشت:

1- Profitable Waqf.
2- Output Share.
3- Partnership share.
4- Hukr.
5- Financing Mark-up.
6- Entrepreneur.
7- Ownership Sharing.
8- Sharikat-al-Milk.
9- Securitization ofassets.
10- Accounting & Auditing Organization for Islamic Financial Institutions.
11- Pure 14.
12- Hybrid sukuk.
13- Variable-rate redeemable sukuk.
14- Zero-coupon non-tradable sukuk.
15- Embedded sukuk.
16- Musharakah Term Finance Certificates ) MTFCs).
17- Sukuk al-intifa.
18- Time sharing Bonds)TSB).
19- subscribers.
20- Build, Operate & Transfer) BOT).
21- The pool of fund.
نویسنده: سید محسن فاضلیان - مجتبی کاوند - حمیدرضا اسمعیلی گیوی
این مقاله در تاریخ  1403/4/18 بروز رسانی شده است: